پرخاشگری چیست؟
پرخاشگری ( aggression ) عبارتست از رفتاری که هدف آن صدمه زدن به خود یا به دیگری می باشد در این تعریف قصد و نیت فرد مهم است . یعنی رفتاری پرخاشگری محسوب می شود که از روی قصد و عمد برای صدمه زدن به دیگری یا به خود انجام گرفته باشد . پرخاشگری به منظور توصیف محموعه ای از رفتارهای برون ریزانه مورد استفاده قرار می گیرد که در همه آنها مشخصه ی تجاوز به حقوق افراد دیگر اجتماع و تأثیر آزارنده ی این رفتار مشترک است .
اعمال پرخاشگرانه شامل رفتارهای جسمی و کلامی پرخاشگری نظیر تهدید کردن ، مشاجره ی لفظی هل دادن ، لگد زدن ، پرتاب اشیاء و تهدید به انجام این اعمال همراه با حملات عمدی بیزار کننده و آزاردهنده برای قربانی و… همچنین ویرانی دارایی است برخی از روان شناسان پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند . پرخاشگری ممکن است بدنی ، لفظی یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران باشد این روانشناسان بین پرخاشگری وسیله ای و پرخاشگری خصمانه تمایز قائل شده اند . ( شعاری نژاد ، 1364 )
صاحب نظران حوزه علوم اجتماعی در مورد پرخاشگری به دو گروه تقسیم شده اند گروهی معتقدند که پرخاشگری ذاتی و فطری است و گروهی دیگر آن را حاصل عوامل اجتماعی در نتیجه اکتسابی می دانند و هر دو گروه برای تائید نظریات خود شواهد و دلایلی را مطرح می کنند . خشونت پدیده ای پیچیده است که در آن خصوصیات ارثی ، عوامل زیستی و هورمونی ، نیرو های روانشناختی و شاخص های فرهنگی و اجتماعی می توانند با هم در تعامل باشند .
از مطالعه و بررسی علل پرخاشگری دانش آموزان منطقه و استفاده از نظریات صاحب نظران علوم اجتماعی و ورانشناسی و یافته های محققین می توان به عوامل شخصیتی ، عوامل آموزشگاهی ، عوامل اجتماعی و عوامل خانوادگی بعنوان علل پرخاشگری دانش آموزان نامبرد در زیر توضیحاتی در این خصوص بیان می شود .
الف: علل شخصیتی :
شخصیت امکان پیش بینی آنچه را که فرد در موقعیتی خاص انجام خواهد داد فراهم می کندبا توجه به نظریات سزار لمبروزو جرم شناس و پدر مردم شناسی جنایی ایتالیا میان نقص بدنی از یک سو و جنایت از سوی دیگر رابطه نزدیکی وجود دارد . ( ستوده ، 1378 (آیزنگ مدعی است که بین ویژگیهای شخصیتی چون برون گرایی و رفتار انحرافی رابطه وجود دارد فرد برونگرا ماجراجو و مغرور است ، سریعاً واکنش نشان می دهد . تمایل به پرخاشگری دارد ، زود از کوره به در می رود ، احساسات وی در کنترلش نیست . او بدون تأمل و اندیشه عمل می کند .سازمان روانی فرد به گونه ای است که برای هر عامل تهدید کننده ای از خود واکنش نشان می دهد و معمولاً یکی از رایج ترین واکنشها به نا امنی ، پرخاشگری است همچنین ناکامی هسته مرکزی شخصیت آدمی را مورد تعرض قرار داده و ویران می کند .
نداشتن وضع روحی مطلوب به دلیلی ابتلا به برخی بیماریهای روحی و روانی بحرانهای ناشی از دوره بلوغ و برخی خصوصیات رفتاری افراد از جمله اضطراب و هیجان ، احساس حقارت ، غرور و … موجب بروز پرخاشگری می شود.
ب _ علل خانوادگی:
خانواده می تواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتند از :
شیوه های نامناسب فرزند پروری والدین: برخی شیوه های فرزند پروری و استفاده نامناسب از تنبیه و تشویق موجب تقویت خشم و پرخاشگری در فرزندان می شوند .الگوهای نا مناسب رفتاری در خانواده: نشان دادن رفتارهای پرخاشگرانه از سوی یکی از اعضای خانواده موجب الگوسازی این رفتار توسط کودک می شود . تاثیر پذیری از رفتار پرخاشگرانه مشاهده شده در محیط و در رسانه ها ،تشویق رفتار پرخاشگرانه، آزار جسمی و جنسی.
سختگیری ها ، خشونت ها ، سرزنش ها و تحقیرهای والدین مستبد اثرات مخرب و جبران ناپذیری بر روی ساختار شخصیتی کودکان و نوجوانان باقی می گذارد و احساس بی کفایتی ، ترس و انزوا و گوشه گیری ، ناتوانی در برقراری روابط عاطفی و اجتماعی ناسازگاری و پرخاشگری و … می تواند زاییده چنین رفتارهای ناسنجیده و نابخردانه والدین باشد.بر اساس یک تحقیق 46 % بزهکاران جامعه ما در خانواده های بی قید و بند زندگی می کرده اند در تحقیق دیگر 75 % پسران پرخاشگر از وجود پدر محروم بوده و یا الگوی فردی برای یادگیری نداشته اند الگوهای خانوادگی نیز بار فتار پرخاشگرانه ارتباط دارد . ( وفایی ، 1376 )
ج _ علل آموزشگاهی :
پژوهش های انجام شده حاکی از ارتباط پرخاشگری با مشکلات یادگیری است …
پرخاشگری با پیشرفت تحصیلی ضعیف و ناکامی در مدرسه همراه می باشد . پرخاشگری واکنش کلی نسبت به ناکامی است هر چند افراد همیشه پاسخهای پرخاشگرانه آشکار از خود نشان نمی دهند و آنها را در وجود خود سرکوب می کنند . مثلاً پسری که بوسیلة یکی از همکلاسان خود مورد اهانت قرار گرفته ، غالباً به طور فیزیکی به او حمله ور می شود زد و خوردها و دعواهای حیاط مدرسه خود نشانه هایی از این پرخاشگری ها است .
د_ علل اجتماعی :
پرخاشگری ناشی از ناکامی های بنیادی یا یادگیری و مشاهدات محیطی است تحقیقات بندورا ( 1973 ) نشان داده است که پرخاشگری کاملاً جنبه تقلیدی دارد و از راه مشاهده کسب می شود . طرد یا روشهای انضباطی غلط در افزایش پرخاشگری نقش داشته اند با توجه به فزونی پرخاشگری در جامعه صنعتی و شهری امروزی ، برخی برای توجیه این پدیده وسایل ارتباط جمعی را مسئول می دانند زیرا فیلم ، مجله ، روزنامه ، کتاب ، تلویزیون ، ویدئو ، ماهواره حاوی تصاویر و و مطالبی است که در ان اشاره به خشونت ، تهاجم و جنایت بسیار دیده می شود.یک تحقیق مهم در این زمینه نشان داده است که نه زندگی خانوادگی یک پسر ، نه عملکرد مدرسه ای و نه زمینه خانوادگی وی ، بلکه مقدار برنامه های خشن تلویزیونی که در نه سالگی تماشا می کرده است تنها و مهمترین عامل تعیین کننده میزان پرخاشگر بودن او در 10 سال بعد یعنی سن 19 سالگی بوده است .
ه) خشونت در رسانه ها
رسانه ها عامل مؤثری در رشد و تحول سیستمهای ارزشی ، و شکل دهنده رفتار می باشند ؛ تحقیقات مربوط به تأثیر رسانه ها بر کودکان و نوجوانان ، نشان داده اند که این افراد :
ترس از خشونت ندارند؛
به تدریج می پذیرند که خشونت راهی برای حل مشکل است؛
به تقلید خشونت می پردازند؛
ناخودآگاه با شخصیت های خاصی چه قربانیان و چه قربانی کنندگان همانند سازی می کنند.
مشاهده خشونت در برنامه های تلویزیونی باعث پرخاشگری در کودکان می شود. گاهی اوقات حتی دیدن یک برنامه خشونت آمیز می تواند پرخاشگری را افزایش دهد. کودکانی که مکرراً نمایشهایی پر از خشونت را تماشا می کنند و ازاین کار منع هم نمی شوند، به احتمال زیاد ، به تقلید آنچه می بینند می پردازند.
اثر خشونت تلویزیونی ممکن است فوراً در رفتار یا گفتار فرد نمودار شود و یا سالها بعد خود را نشان دهد. البته خشونت تلویزیونی تنها علت پرخاشگری یا رفتار خشونت آمیز نیست ولی از عوامل مهم تلقی می شود.
توصیه هائی برای والدین در برخورد با خشونت ناشی از رسانه ها:
· والدین می توانند با استفاده از راههای پیشنهاد شده ی زیر کودکان خود را از خشونت مفرط تلویزیونی محافظت کنند.
· به برنامه هایی که بچه ها می بینند توجه کنید و بعضی از آنها را همراه بچه خود ببینید. چنانچه بچه خود را به هنگام تماشای برنامه های خاص تلویزیونی همراهی کنید ، می توانید سؤالهای او را بهتر برایش توضیح دهید و جلوی کج فهمی او را بگیرید.
· زمان تماشای برنامه های تلویزیونی را محدود کنید. توجه داشته باشید که تلویزیون را نباید دراتاق خواب بچه ها قرار دهید. با این عمل خود باعث می شوید که او با اثرات منفی برنامه های خشونت آمیز تلویزیونی ، به خواب نرود ؛ همچنین نظم ساعت خواب و بیداری او مختل نمی شود.
· به بچه های خود تذکر بدهید که اگر چه هنرپیشه حقیقتاً مجروح نشده یا به قتل نرسیده است ، لکن این گونه خشونتها در دنیای واقعی یا بسیار دردناک است یا منجر به مرگ می شود.
· هنگامی که برنامه های خشونت آمیز پخش می شود، یا کانال را عوض کنید یا تلویزیون را خاموش کنید. توضیح دهید که مشکل آن برنامه چیست و به گونه ای با منطق درخور فهم کودک ، آسیب و ضرر موجود در آن برنامه را توضیح دهید تا میل کودک یا اصرار او برای تماشای این گونه برنامه ها کاهش یابد.
· در حضور بچه ها صحنه های خشونت آمیز را تأیید نکنید و بگویید که بدترین شیوه برای حل یک مشکل، روش خشونت آمیز است.
· تأثیر همسن و سالان و دوستان و همکلاسی ها باید به حداقل برسد. به این منظور با والدین بچه های دیگر تماس بگیرید و در مورد نوع برنامه ها ی تلویزیون و مدت زمان مناسب برای تماشای تلویزیون توافق کنید.
· مدت تماشای تلویزیون توسط بچه ها ، جدا ازمحتوای آن باید کم شود چون بچه ها را از پرداختن به فعالیت های مفید دیگر از قبیل مطالعه، بازی با دوستان و رشد و پرورش علائق خود باز می دارد